یک شنبه یازدهم دی ماه بود که رفتم سونوگرافی دکتر شاکری، بیمارستان پاستورنو. پوریا هم از سر کار آمد آنجا. ساعت حدود 8 عصر بود که نوبتمان شد و رفتیم تو. اول از همه دکتر شاکری هنوز دستگاه رو روی دلم نذاشته، گفت نی نیتون دختره، وااااای که چقدر خوشحال شدم، دوباره همون حس که تو سونوگرافی بیمارستان دی داشتم اومد سراغم، شادی، هیجان، عشق، عشق، عشق. دخترم، دختر نازم، من داشتم مامان یک دختر ناز می شدم، خدایا... همیشه بهتر از خودم آرزوهامو می دونستی و برام برآورده شون کردی، نمیدونم چه جوری باید ازت تشکر کنم. بعد هم آنومالی اسکن رو انجام داد و سالم بودن همه قسمتهای بدن نی نی جوجو رو چک کرد. خدا رو شکر سلامت نی نی جونمون هم تایید شد و از این بابت هم خیا...