ژوان عزيزمژوان عزيزم، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 3 روز سن داره

ژوان میعادگاه عشقمان

پاسخ به سوالات شما دوستان عزیزم

بالاخره وقت کردم بعد از یک مدت طولانی، که باید به خاطرش معذرت خواهی بکنم، بیام و سوالات شما دوستان خوبم که در مورد از شیر گرفتن و مسائل مربوط به این موضوع بود، پاسخ بدم. چند نفر از شما دوستان خوبم پرسیده بودید که چرا دکتر ژوانی نظرشون این بود که بهتره حول و حوش یک سالگی دیگه شیر مادر قطع بشه: دکتر ژوان، دکتر کامبیز متواضع، بعد از چک آپ یک سالگی، همیشه به من می گفت که دیگه هر چه زودتر شیر مادر رو قطع کن و غذا و شیر پاستوریزه رو جایگزین کن، اما من احساس می کردم که خیلی برای این کار زوده و اصلا نمی تونستم این کار رو بکنم تا وقتی که ژوان 20 ماهه شد و طبق نظر دکترش دیگه تصمیم قطعی خودم رو گرفتم و پروژه از شیر گرفتن رو شروع کردم. طبق نظر ...
16 ارديبهشت 1393

دو ساله های وحشتناک

این روزها دختر نازنین من داره تبدیل می شه به یک دو ساله وحشتناک و من انقدر درگیر کارها و برنامه های فندوقچه وحشتناکم شده ام که خیلی وقته  نتونستم بیام تبریک سال نو بگم و یک پست نوروزی بگذارم، و از مسافرت قبل از عید که با مامانی رفتیم بگم و عکس بذارم... وارد مرحله بسیار سختی شدیم، خدا کنه بتونیم این مرحله رو درست پشت سر بگذاریم. این روزها خیلی سعی می کنم که با خواسته های دل دخترم راه بیام، روزها سه چهار باری از خونه می آییم بیرون و هر بار حدود یک ربع بیست دقیقه ای از پله ها و رمپهای پارکینگ بالا و پایین می ریم چون ژوانی عاشق بالا و پایین رفتن از پله هاست، بیشتر ساعات روز رو لخت تو خونه می گرده، هر بار موقع حاضر شدن و از خونه بیرون رف...
3 ارديبهشت 1393

ژوان در آخرین روز پاییز

        آخرین روز پاییز 92 بود که آقای جعفر ادریسی و خانم نسیم یوسفی عزیز (استودیو هیمن)، این عکسهای زیبا رو با زحمت و تلاش فراوان از ژوانی انداختند و یک بار دیگه ما رو شگفت زده کردند. دوست دارم از هر دوی شما عزیزان به خاطر تمام محبتها و مهربونیهای بی دریغتون تشکر کنم و امیدوارم که بتونیم این تجربه به یاد موندنی رو دوباره با شما تکرار کنیم... ...
6 اسفند 1392

خوابهای طلایی

  هنری که اخیرا خیلی بهش علاقمند شده ام، عکاسی شبانه از عشق کوچولومه، عکس اول، مربوط به اولین شبی است که ژوانی بعد از اینکه از شیر گرفتمش تا صبح تو تخت خودش خوابید... دیدن آرامش تو آرومم می کنه آرام قلبم...   ...
23 بهمن 1392

عشق کوچولو

چقدر خوبه وقتی عشق کوچولوت، بعد از یک روز آروم و شاد دستش رو بندازه دور گردنت رو راحت به خواب بره...، یعنی هلاک این کاراتم من نازنینم. امروز صبح دختر خوبم خیلی خوش اخلاق از خواب بیدار شد و روز زیبایی رو برام به وجود آورد، خیلی باهم بازی کردیم و کنار هم آروم بودیم، فکر می کنم خیلی به این آرامش نیاز داشتم، تو دو سه روز گذشته ژوانی درگیر در آوردن دندونهای جدید بود (دندون 3 چپ و راست، بالا و پایین) و اوضاع اخلاقی و رفتاری به شدت به هم ریخته ای داشت، کاسه صبر مادر هم حدی داره و بالاخره لبریز می شه، مخصوصا که دختری تا صبح جیغ زده باشه و گریه کرده باشه و مرتب گفته باشه "اییت" یعنی یه چیزی داره اذیتم می کنه، تماشای زجر کشیدن پاره وجودت از یک طرف به ...
22 بهمن 1392

چه گازهاي شيريني!!!!

عسل مامان امشب تونستي بدون تماشاي عكس و فيلمهاي موبايل و با لالايي و ماساژ بخوابي!!!!! الهي قربونت برم كه اينقدر قدرت سازگاريت بالاست، الان بيست و چهار روزه كه ديگه شير نمي خوري و براي خوابيدنت تماشاي فيلمهاي گوشي رو جايگزين شير كرده بودي كه انگار داري اون هم كنار مي ذاري... الهي قربون بوي خوب موهات بشم من، الهي قربون اون گازهايي بشم كه شبها قبل از خواب از صورتم مي گيري و بعدش غش غش مي خندي!!!!! خودم هم عاشق گاز گرفتنم آخه هههههههههه !!!!!! راستي اين هم بگم كه كم كم دارم روي پروژه جدا كردن اتاق و تخت خوابت كار مي كنم و الان چهار شبه كه تا صبح تو تخت خودت مي خوابي، آفرين به تو نازنينم.... دوستاي مهربونم كه يه عالمه كامنت و نظرهاي خوب برام ...
3 بهمن 1392

ژوانی با شیر مامی بای بای کرده....

حدودا یک ماه پیش بود، یک روز ظهر که می خواستم ژوان رو بخوابونم دیدم رنگ دندونهاش داره تغییر می کنه و رو به تیرگی می ره، خیلی ناراحت شدم چون می دونستم که اصلا تحمل درد کشیدن دختری رو ندارم.... دکتر متواضع هم که بعد از یک سالگی ژوانی هر بار که پیشش می رفتیم با تاکید فراوان ازم می خواست که هر چه زودتر به شیر دادن به ژوان خاتمه بدم و می گفت بعد از یک سالگی نه تنها کودک هیچ گونه نیازی به شیر مادر نداره بلکه شیر مادر باعث اختلال در تغذیه و خواب شبش می شه، شیر شب هم که به شدت باعث پوسیدگی دندونهای جوجو می شه... خلاصه برای این کار خیلی تحقیق و بررسی کردم و با مشاور ژوانی هم صحبت کردم که مبادا از شیر گرفتن تو این سن مشکلات عاط...
22 دی 1392

یه همچین دختری دارم من....

یه همچین دختری دارم من.... گاهی بسیار آروم، گاهی بسیار خانوم، گاهی بسیار پرانرژی و شیطون، گاهی هم بسیار عاشق_عاشق بازي و اسباب بازی.......   نمی دونم چرا نمی شه مثل همیشه بین عکسها فاصله گذاشت و مرتب چیدشون ولی اشکال نداره، درهم برهم بودن هم گاهی بد نیست....     ...
4 دی 1392

عاشق شنا

    ژوانی خیلی خوب تو شنا پیشرفت کرده و دیگه خودش پا می زنه و می ره جلو، سه هفته پیش بود و اصلا انتظارش رو نداشتم  که هنوز به پایان ترم یک هم نرسیدیم ژوانم بتونه خودش شنا کنه و جلو بره ولی این اتفاق سه شنبه سه هفته پیش افتاد و من در کمال ناباوری دیدم که بععععععلهههههههه خانوم کوچولوی ما بعد از اینکه بازو بندش رو بستم خودش رو تو پوزیشن خوابیده قرار داده و داره می آد به سمت من، ای خداااااا  از ته دلم شاد شدم، خیلی برام لذت بخش بود دیدن ژوان تو این حالت... چقدر خبرها رو دیر می گم...         ...
4 دی 1392