ژوان عزيزمژوان عزيزم، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 25 روز سن داره

ژوان میعادگاه عشقمان

عکسهای ژوانم در ماه سوم

  جااااااانم، خنده روووو   خانم شما چه نگاه نافذی دارین     ژوان و مورچه قبرسی   قربون اون نگاه خوشگلت من برم   وای مامی من می میرم برای اون چال گونه ات   و همینطور برای این لبخند واقعا زیبا   و برای این تمرکزت روی عروسکهای فرش بازیت        اینجا داری آماده می شی بری حمام، اینا هم وسایل حاضر شدن بعد از حمام هستن   این تیپ دخترونه ات منو کشته نازنینم....       آخ آخ آخ بخورم تو رو خوشمزه من، هام هامت کنم   ژوان شاد در کنار عروسکهاش     آبی هم بهت ...
6 آبان 1391

خاطرات ماه سوم تولد ژوان

ژوان گلم ماه سوم تولدت ماه خیلی خوبی بود، روزها که از خواب بیدار می شدم و تو رو کنار خودم می دیدم خیلی کیف می کردم ، احساس می کردم زیباترین روزهای عمرمو کنارت دارم می گذرونم و بهترین لذتهای دنیا رو دارم تجربه می کنم. دیدن مراحل مختلف رشد کلامی، حرکتی و ذهنی ات برای من و بابا پوریا خیلی جالب و حیرت انگیز بود. حالا کارهایی رو که تو این ماه یاد گرفتی انجام بدی رو اول برات می گم بعد هم چند تا از خاطرات مشترکمون رو برات تعریف می کنم، آره خاطرات مشترک، خاطرات لحظه های با هم بودنمون رو، خاطرات لحظه های من و تو و بابا در کنار هم... اول اینکه 10 مرداد بود یعنی تو تازه دو ماهت تموم شده بود که تونستی صدای "ق" رو تولید کنی. وقتی ...
1 آبان 1391
1