ژوان عزيزمژوان عزيزم، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 30 روز سن داره

ژوان میعادگاه عشقمان

ژوانم درچند ماه گذشته

1394/3/24 18:30
نویسنده : مامي
804 بازدید
اشتراک گذاری

امروز یک کم اضطراب دارم ولی از اونجایی که هر چیزی که مربوط به تو باشه باعث آرامشم می شه و من رو غرق در رویای تو می کنه، تصمیم گرفتم بیام بعد از مدتها وبلاگت رو  آپدیت کنم و یک کم با خودم و عکسای تو خلوت کنم.

 

شب سال نو: 2015

 

 

خداحافظی آخر مهمونی

 

 

 

 

پارک رفتن های ما تو زمستونی که گذشت:

 

 ژوان عاشق غذا دادن به سنجاب ها بود.

روزی که ما امتحان رانندگی G1 داشتیم.

 

 

استخر و شنا و آب بازی:

 

 

اولین تجربه اسکیت روی یخ، چقد اون شب بهمون خوش گذشت. تا چند روز شارژ شارژ بودیم هر دومون.

 

اولین شب یلدای ما در کانادا، اولین یلدایی که خودمون سه تا بودیم.

 

اولین باری که من و ژوان با هم براونیز درست کردیم.

 

عشقم عاشق آیینه س.

 

خب بقیه عکسها رو هم که مربوط به نوروز 94 و تولد سه سالگی عزیز دلمه تو پست بعدی می ذارم.

ما 5 اسفند 93 به ایران برگشتیم و الان هم هنوز در ایران هستیم، ولی امروز دوباره برای رفتن به کانادا بلیطمون رو گرفتیم و حدودا یک ماه دیگه به کانادا برمی گردیم. شاید دلیل اضطرابم هم همین باشه. 

 

دختر خوبم امیدوارم من و بابا همیشه شاهد شادی و خوشبختی تو باشیم و از شادی تو ما هم از ته دل شاد بشیم.

پسندها (4)

نظرات (5)

سارا مامان ژوان
25 خرداد 94 12:12
سلام زهره جون خوبی عزیزم کاش میشد همدیگرو قبل رفتنت ببینیم ...... وای ژوان هزار ماشاله بزرگ شده بوسش دوست من امیدوارم همیشه خوش حال باشی
مامي
پاسخ
سلام سارا جون، حتما باهات تماس می گیرم.
نويسنده : مامان كژال
26 خرداد 94 10:02
وای ی ی ی عزیزم چه خوب شد بعد از مدتها دوباره صورت ماه ژوانی عزیز را دیدیم . انشالله همیشه سالم و خوشبخت در کنار هم باشید دوست خوبم .
مامان الهام
26 خرداد 94 13:08
مامان ژوان کجابودی این همه وقت؟
ساراكوچولو
27 خرداد 94 14:38
سلام به مامان ژوان عزيز وژوان كوچولوي نازنين....خوشحاليم بعد ازمدتها آپ كردين وبلاگتون رو....ان شالله همه چيز به سلامتي واميد خداوند...موفق باشيد...
مامان امیرعلی
7 تیر 94 10:47
انشاا... که بهترین ها منتظرتونه. تصمیم بسیار عاقلانه ای گرفتین. ژوان گلمونم روز به روز داره خوشگلتر میشه هزار ماشاا...