ژوان عزيزمژوان عزيزم، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 26 روز سن داره

ژوان میعادگاه عشقمان

عزيزترينم، فرزندم...

1394/4/18 1:03
نویسنده : مامي
701 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزترینم,فرزندم 
من مادرت هستم...
من با عشق, با اختیار, با اگاهی تمام پذیرفته ام که مادرت باشم 
تا بدانم خالقم چگونه مخلوقش را دوست میدارد هدایت میکند و  در برابر خواسته های تمام نشدنی اش لبخند میزند و در اغوشش میگیرد,
من یک مادرم هیچ کس مرا مجبور به مادری نکرد... من به اختیار مادر شدم تا بدانم معنی بی خوابی های شبانه را تا بیاموزم پنهان کردن درد را پشت همه حجم سکوتی,که گاه از خودگذشتگی نامیده میشود... تا بدانم حجم یک لبخند کودکانه ات می تواند معجزه زندگی دوباره ام باشد...
من نه بهشت می خواهم نه اسمان و نه زمین ... بهشت من زمین من و زندگیم نفس های ارام کودکی توست که در اغوشم رویای پروانه ارزوهایت را میبینی...
من مادرم ,همانی که خالقم ذره ای از عظمتش را به من بخشید تا تجربه کنم حس بزرگی و لامتناهی شدنش را.
من هیچ نمی خواهم هیچ ... هیچ روزی به من تعلق ندارد, همه روزها ساعت ها و ثانیه های من تویی ومن دست کودکیت را میگیرم تا به فردای انسانیت برسانم که این رسالت من است بر تو وهیچ منتی از من بر تو وارد نیست که من با اختیار به عشق تو را به این دنیای پر اشوب
 خوانده ام......

پسندها (4)

نظرات (4)

بابا و مامان
18 تیر 94 3:06
سلاممامان مهربون خیلی زیبا و قشنگ احساساتتون را بیان کردید همیشه سالمو سلامت باشید و سایه پر مهرتون بر سر دختری ناز باشه مرسي عزيزان
مامان فهیمه
18 تیر 94 11:04
چه متن زیبایی
مامي
پاسخ
مرسييييي
مرضیه
18 تیر 94 18:49
سلام زهره جان کاش یه کم احترام بیشتری برای خوانندهات قایل بودی جواب ندادن تو یعنی بی محلی به ما .به هرحال بازم بخشید برای تمام مزاحمت های که براتون ایجادکردم . موفق باشید وسلامت همیشه خدانگه دارتون
مامي
پاسخ
سلام مرضيه جون، انگار خيلي از دستم ناراحتي عزيزم، حق داري، ولي اگه مي ديدي چقد سرم شلوغه از شدت ناراحتيت كم مي شد و من رو مي بخشيدي، تو اين دو سه ماه كوه كاراي قبل رفتن رو سرم بوده، از كاراي اداري تو دانشگاه و محيط كار و انجمن كاردرماني ايران براي جمع آوري مدارك. بگير تا جمع كردن خونه، اسباب كشي و چمدون بستن و درس خوندن براي امتحان بورد تو كانادا، و اينكه همه اين كارا رو بايد با وجود ژوان انجام مي دادم، يعني هر كاري دقيقا سه برابر حالت عادي زمان مي بره با داشتن بچه. خلاصه اينكه عزيزم اصلا فكر نكن كه من قصدم خدايي نكرده بي احترامي بوده ( چون فكر مي كردم تو پستهايي كه هر از گاهي مي رسم بذارم و آپ كنم ،تونستم جوابت رو داده باشم). باز هم ازت معذرت مي خوام اگه ناراحتت كردم و ازت خواهش مي كنم از من ناراحتي به دل نداشته باشي مخصوصا تو اين شب عزيز، برات بهترين ها رو از خداي مهربون مي خوام مرضيه جان و همچنان اگه بدونم به من و ژوان سر مي زني خيلي خوشحال مي شم.
مرضیه
20 تیر 94 14:41
سلام عزیزم نه بحث ناراحت شدن نیست با وجود مشغله های که گفتی حق داشتی من فقط گفتم مزاحم نباشم همین .به هرحال اگه سوتفاهم شده ببخشید گلم . انشالله که سفرتون بی خطر باشه واونجا هم با راحتی بتونید زندگیکنید انشالله هرجای این کره خاکی که هستین موفق وسلامت وشلدباشید چشم اگه برسم حتما بازسرمیزنم .التماس دعا فعلا خانومی یاعلی
مامي
پاسخ