سفر به قبرس

هجدهم مهر بود و من در هفته پنجم بارداری به سر می بردم که با دنا رفتیم قبرس. پوریا ما رو برد فرودگاه. سفر خیلی خوبی بود. ولی من دائم باید مراقب چیزهایی که می خوردم و کارهایی که می کردم ، می بودم که البته این کار برایم خیلی شیرین بود چون احساس می کردم که دارم از نی نی نازم مراقبت می کنم. لیدرهامونم خیلی خوب و ماه بودند، سمی، نوید و بنجامین. هتلمون تو شهر لارناکا تو خیابان فینیگودز بود . خیابانی که سرتاسر رستوران و بار بود و موازی ساحل دریا واقع شده بود و ما ویو خیلی قشنگی از دریا داشتیم. آیاناپا و لیماسول هم رفتیم. از زیبایی دریای آیاناپا هر چی بگم کم گفتم. خیلی دوست دارم یک بار دیگه با پوریا برم آیاناپا...

یک چیزهایی هم از اونجا برای نی نی کوچولوی پنج هفته ای که اندازه تمشک بود خریدم. سه تا بادی از نکست و یک ست کلاه و جوراب از آدیداس. رنگهاشونم جوری انتخاب کردم که هم دختر بتونه بپوشه هم پسر. یک عروسک مورچه زرد و آبی هم خریدم که اینقدر بزرگ بود که بعد از خرید تازه به این فکر افتادم که چه جوری می خوام اینو تو چمدونم جا بدم... بیست و ششم هم از قبرس بر گشتیم. تو راه برگشت بود که کم کم تهوع های من داشت شروع می شد. تو فرودگاه دبی (با پرواز امارات رفته بودیم و تو دبی ترانزیت داشتیم) حالم اصلا خوب نبود و تهوع داشتم. ولی در کل سفر خوبی داشتیم و بهمون خیلی خوش گذشت.

این هم یک عکس از ویو اتاقمون تو هتل