ژوان عزيزمژوان عزيزم، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 10 روز سن داره

ژوان میعادگاه عشقمان

سال نو

1392/1/19 11:14
نویسنده : مامي
901 بازدید
اشتراک گذاری

چه سال خوبی بود سال 91. دلم می خواد اول همه جملاتم بگم خدا رو شکر. سالی که گذشت خاصترین سال زندگی من و زندگی مشترک من و پوریا بود. یادمه خیلی از روزهای بچگیمو که خاله بازی می کردم و تو بازیهام همیشه مامان بودم و یه دختر ناز داشتم، همیشه تو رویاهام خودمو تصور می کردم که مامان شدم و دارم به دخترم شیر می دم یا می خوابونمش و می ذارمش تو تختش و ... و بالاخره زیباترین رویای من رویای مادر بودن در سال 91 به واقعیت تبدیل شد. ژوان عزیز ما در این سال زیبا متولد شد سال 91. چقدر هم زود گذشت امسال، فکر کنم به خاطر مشغله زیاد و درگیری بیش از حدمون بود که اصلا متوجه گذر زمان نبودیم . خیلی زود عید 92 از راه رسید. خدا رو شکر که اگر هم مشغله مون زیاد بود همه اش خوب بود و لذتبخش.

ما هنوز در سفر هستیم و خیلی سرمون شلوغه فعلا یک عکس از ژوان و سفره هفت سینمون می ذارم و به زودی می آم و از تعطیلات سال نو تعریف می کنم. بهترین آرزوها رو برای همه در سال 92 دارم...

گرفتن عکس های بیشتر یا عکس تکی ژوان با سفره هفت سین به خاطر تحرک بیش از حدش اصلا امکانپذیر نبود، وای ژوان اگه بدونی که با این سفره و چیزهای توش چه کردی!!!! همه اش می خواستی همه چیزو بکشی و بریزی و بپاشی...

یه لحظه یاد هفت سین پارسالمون افتادم که من و پوریا دوتایی با هم و با کلی ذوق و شوق چیدیمش و به جای تو و برای نشون دادن حضور زیبای تو توی زندگیمون چند تا از عروسکهاتو گذاشتیم سر هفت سین ولی امسال عزیز دلم خودت سر هفت سین کنارمون بودی، در آغوشمون بودی و تمام دعاهای هنگام تحویل سال نو برای تو بود، خدا جونم باز هم شکرت...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامان بردیا
19 فروردین 92 10:57
سلام دوست عزیز پسرم تو جشنواره آتلیه سها شرکت کرده http://soha.torgheh.ir/festival/festivalPage.php?festival=6 به نینی من رای میدین بردیا شورگشتی اینم وبلاگمونه میتونید از اونجا هم برین رای بدین http://bardia_ghelgheli_felfeli.niniweblog.com/
Mojdeh
19 فروردین 92 13:23
azizaammmmmmmm ,sale no mobarak khoshgeleh maloos .
boos boos 10000 ta
safar khosh begzareh azizam


مژده جونم مرسی عزیزم، سال نو تو و یاسی خوشگلم هم مبارک...

مامان مريم
19 فروردین 92 23:58
واى زهره جون،هفت سين امسال ما هم به عكس فرشتمون مزين بود... يعني من ميبينم اون عيدي رو كه دخترم كنار سفره ي هفت سين تو بغلمه؟



نميدوني چقدر منتظرم


مریم جون به امید اون روز برای تو و ژوان کوچولو و بابای خوبش، دعا می کنم که نی نیت به موقع بیاد تو بغلت و عشق مادری رو بیشتر حس کنی...






مامان مريم
19 فروردین 92 23:59
راستي عزيزم
تا جايي كه جا داري خوش بگذرون

منتظر عكس هاي قشنگتون هستم


مرسی مریم جون برگردم حتما عکسها رو می ذارم البته لپ تاپ همرامه ولی فکر نمی کنم این چند روز برسم این کارو بکنم...

پگاه
21 فروردین 92 12:20
سال نو مبارک عزیزم امیدوارم سال جدید بهتر و شیرین تر از سال قبل باشه .اون خوشگله رو حسابی ببوس


سلام پگاه جان. مرسی عزیزم، من هم امیدوارم سال 92 سال دستیابی به آرزوها برات باشه...

مامان آیدا کوچولو
24 فروردین 92 7:34
سلام مامام زهره. خوبی. ایشالله تا آخر سفر بهتون خوش بگذره. مواظب ژوان جونی باش. سال خوبی واسه همتون باشه.
کی برمی گردی؟


سلام عزیزم. ما دوشنبه هفته پیش برگشتیم، دلم برات تنگ شده، نشد عید همدیگرو ببینیم...
آیدا چه طوره؟ از طرف من ماچ بارونش کن...

مامان آیدا کوچولو
3 اردیبهشت 92 7:56
سلام. منم دلم برات تنگ شده. خوش گذشت مسافرت. با ژوان که سخت نبود نه؟
آیدا خوبه. کلی شیطون شده واسه خودش.
حسابی فشارش بده و بوسش کن کلی.


مرسی، نه همه چیز خوب بود. نااااازی دیگه تا تولد ایدا چیزی نمونده....

anna
10 اردیبهشت 92 10:23
سلام عزیزم
خیلی دخمل نانازی داری لباسهای خوشگلی میپوشه
یه چیزی به ذهنم رسید امیدوارم ببخشی
میشه چند جا برای خرید لباسهای دخترونه بهم معرفی کنی من همیشه صد جارو زیرو رو میکنم تا یه دست لباس خوشگل برای دخترم بخرم


آنا جون شما خیلی لطف داری... ببین لباسهایی که تا الان تن ژوان دیدی یه سریش رو من از بنتون و دبنهامز براش گرفتم یه سری اش هم از قبرس براش آوردم یه سری اش هم براش از کانادا فرستادن و بعضی هاش هم از قبرس سوغاتی براش آوردن... بعضی ها شم از بیبی هاوس خ بهار براش گرفتم...